پست‌های پرطرفدار

۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

صادق هدایت / افسانه آفرینش

نه تنها پادشاهی روی زمين را داشته باشد بلکه میخواهم همه ملایکه جن ها و پریان و حوران و غلمانان بر وی تعظيم کرده، سر فرود بياورند و
مسيوشيطان حرف خالق اف را بریده می آید به ميدان: پس من چکاره هستم؟ پس من کی هستم؟ پچ پچ حضار خالق اف رنگ شاه توت شده: با من یه یه یکی به دو می کنی؟ فضولی نکن. خفه شو. مسيوشيطان با لبخند: دکيسه! من هرگز به آدم کرنش نمی کنم. من از آتشم او از گل. خالق اف به جبرایيل پاشا: این مردکه را بيانداز بيرون. مسيوشيطان دهن کجی می کند: حالا که این طور شد من هم بابا آدم را گول می زنم، حالا می بينی...! هياهوی حضار جبرایيل پاشا یخه شيطان را کشيده با پس گردنی او را از اتاق بيرون م یاندازد و صدای ونگ مسيوشيطان از بيرون بلند م یشود

صادق هدایت / افسانه آفرینش


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر