این وقت شبیه یک جغد شده بوده ام، ولی ناله های من در گلویم گیر کرده بود و به شکل لکه های خون آن ها را تف می کردم. و شاید جغد هم مرضی دارد که مثل من فکر می کند. سایه ام به دیوار، درست شبیه جغد شده بود و با حالت خمیده نوشته های من را می خواند
صادق هدایت / بوف کور
صادق هدایت / بوف کور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر